عشق

هر چیزی در باره عشق

عشق

هر چیزی در باره عشق

برای زوجهای جوان

بنام خدا

چند کلامی از من حقیر برای زوجهای جوان

 

عزیزانم اشخاص در زندگی به درک و حمایت نیاز دارند و خیلی از آنها که پیش من و شما می آیند و قصد درد دل دارند خواهان توصیه و نصیحت نیستند و اگر کمی توجه کنید خواهید فهمید که این افراد اغلب پاسخ سوال خود را می دانند و آمده اند که با بیان مشکلاتشان برای ما / همدردی و درک وتایید ما را بگیرند . واگر ما با توجه و درک آنها بهشان بفهمانیم که برای ما با ارزشند و شایسته توجه ما هستن و مشکلاتشان هم برای ما جدی است / خود به خود باعث میشویم تا حدود زیادی از ناراحتی و نگرانیشان کاسته شود .

اغلب ما می دانیم که چقدر مورد عشق و محبت قرار گرفتن در بین زوجها از اهمیت زیادی برخوردار است و با تکیه برهمین موضوع ما می توانیم با شناخت خصوصیات فطری خانم ها و اقایان گام بزرگی در بهتر شدن  روابطمان بر داریم .

برای نمونه منظور خانم های محترم از بیان درد دلهایشان / نیاز به داشتن گوش شنوا و توجه به احساسات لطیف  زنانه آنهاست . گوش شنوایی که ششدانگ حواسش به آنها باشد و با آنها همدردی و همراهی نماید تا از این طریق به آرامش برسند . اما آقایان که از فطرت دیگری برخودارند و شناخت لازم از فطرت لطیف زنانه ندارند/ شروع به  دادن راه حل کرده و شروع به داوری آنها می کنند و از این طریق نه تنها خانم های محترم را آرام نمی کنند بلکه خشم و ناراحتی آنها را هم دو چندان می کنند . که اگر همین آقایان با تمام وجود به حرف همسرشان توجه می کردند و با آنها همراهی می کردند/ می توانستند به همسرشان آرامش را هدیه دهند و خود نیز به آرامش می رسیدن .

و در مورد آقایان موضوع به نوعی دیگر است . اقایان زمانی درددل می کنند و مشکلاتشان را در میان می گذارند که احتیاج به شخصی دارند که یاریشان کند و راه حلی برای مشکلشان ارائه نماید و خانم های محترم در این مورد هم باید احتیاط نمایند / زیرا آقایان در اینطور موارد به راهنمایی افراد مطلع در مورد مشکلشان دارند و اگر خانمها بدون داشتن اطلاعات در مورد زمینه مشکل مردشان صحبتی بکنند آن هم خود باعث بروز مشکل می گردد چون مرد ممکن است که فکر کند همسرس او را در حل مشکل ضعیف و یا نادان می داند و یا اینکه با دخالتش سعی دارد که بر او تسلت پیدا کند و این هم خود مشکل ساز است . پس خانمهای محترم سعی کنند اگر در مورد موضوع مشکل همسرشان اطلاعاتی ندارند / در این زمان ها نظری ندهند تا باعث ناراحتی بیشتر نشود .

 

پس این خود نشان می دهد که ما می توانیم با شناخت بهتر فطرت زنها و مردها روابط را بهتر کرد . وبا شناخت بهتر یکدیگر و رفتاری صحیح / زندگییمان را بهتر کنیم .

نازنینانم متاسفانه در جامعه امروز ما بخاطر اینکه زوجها در زندگییشان بیشتر درگیر خودشان هستند / از شادی کمتری در زندگی برخوردارند و این باعث شده که مورد مهر واقع شدن را بر عشق ورزیدن ترجیح دهند . این مطلب در زندگی زوجها خود را بیشتر نشان داده در صورتی که جوهره عشق / بخشیدن است . آنها باید کمبودها و نواقص همسرشان را بپذیرند بدانند که در همه ما نواقص و خصوصیاتی می باشد که اگر معجزه عشق نباشد / همسران را به شدت دلگیر و عصبانی می کند و باید سعی که در شرایط روحی بد هم روحیه بد آن را از بین ببرد و نواقص و روحیه بد آن را با خود واقعی او به اشتباه/ یکی نگیرید .

عزیزان به نظر این حقیر زوجها بهتر است که به جای اینکه بحث کنند که ثابت کنند که حق به جانب کدامیک از شماست / آن را با شادی و خوشبختی عوض کنید و شادی و خوشبختی را انتخاب کنید . حتی اگر می دانید حق با شماست/ بیجهت درصدد اثبات آن برنیایید و پیروزی در این امر را برای خوشبختی در زندگیتان فدا کنید .

نازنینان در یک زندگی موفق و شاد برنده و بازنده ای وجود ندارد و بجای آن زن و مردی هستند که به اتفاق و در کنار هم با خوشبختی زندگی می کنند . و مطمئن باشید پاداشی که می گیرید به زحمتش می ارزد و رضای خاطری بوجود می آید که فقط با عمل به این روش بدست می آید .زیرا با ازدواج به موجودیت بزرگتری می پیوندید . ویا بهتر بگویم که ما از پدر و مادرمان جدا میشویم تا با ازدواج به یک عنصری واحد تبدیل گردیم .

و زمانی این یگانگی معنا پیدا می کند که همسری برگزینیم و درناراحتی ها و شادی های او سهیم شویم و اینگونه است که وجود ما توسعه پیدا می کند و خلاء های زندگییمان به شکلی پر میشود که هیچ تجربه انسانی دیگری نمیتواند آن را در اختیارمان قرار دهد .

اگر درست رفتار کنیم / اگر به این احساس برسیم که چیزی بزرگتر از شمای فردی وجود دارد / احساسی از مهر و شادی و عشق در شما ایجاد میشود که ما را از خودشیفتگی می رهاند . و باید بدانید که خوشبختی محصول فرعی یک چیز دیگر است و با پیگرد شادی به خوشبختی نمی رسید / تنها با خوب بودن است که می توانید خوشبخت شوید . یک موضوع نگران کننده که در رابطهء بین زوجها هست که می خواهند خوشبختی خود را بسنجند و در این صورت هست که سوالاتی مانند این که : ( آیا اگر با کس دیگری ازدواج می کردم خوشبخت تر بودم ؟ )و یا اینکه (من خوشبخت هستم ؟ ) به ذهنشان می آید / که به عقیده این حقیر به جای طرح این سوالات   بهتر است از خود بپرسیدکه : آیا می توانم کیفیت زندگی زناشویی ام را بهتر کنم ؟ ) و یا ( چه کاری از عهده ی من بر می آید تا زندگیم بهتر شود ؟ ) و اگر به اندازه کافی تلاش کنید / روزی به ناگهان متوجه خواهید شد که در احاطه خوشبختی قرار دارید .

عزیزان دوست داشتن دیگران و ایجاد روابطی که آنها هم ما را دوست بدارند یک فرایند دو سویه است . و باید بگویم به نظر من ما کسانی را دوست می داریم که با پذیرش ما / به ما امکان میدهند از آنچه که می توانیم باشیم بهتر شویم . ما کسی را دوست داریم که به ما تصویری از خودمان را بنمایاند که به ما احساس خوبی از خویشتن بدهد. ما کسی را دوست داریم که نیروی عاطفی و خلاق ما را آزاد کند و ما را یاری نماید .

 

با امید به اینکه مطالب امروز هم مورد پسندتان قرار گرفته باشد شما را به خدا می سپارم .       

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد